جدول جو
جدول جو

معنی چش پش - جستجوی لغت در جدول جو

چش پش
(چِ پِ)
نام پسر هخامنش که هخامنش سر سلسلۀ دودمان هخامنشی بوده است. داریوش شاه گوید: پدر من ویشتاسپ است، پدر ویشتاسپ ارشام، پدر ارشام آریارمن ، پدر آریارمن چش پش، پدر چش پش هخامنش. (بند 2 کتیبۀ کوچک داریوش در بیستون، از تاریخ باستان ج 2 ص 1576). رجوع به تاریخ ایران باستان شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چِ پِ)
ازفرمانروایان قوم پارس (حدود سالهای 675- 640 قبل از میلاد) پسر و جانشین هخامنش سردودمان سلسلۀ هخامنشی که پیش از هخامنش ریاست پارسومش به وی رسید (675 قبل از میلاد) چون از ناتوانی ایلام آگهی یافت بخاک انزان (انشان) حمله برد و خود را پادشاه انزان خواند. و در حدود سالهای 675 تا 640 که مبانی دولت خود را در انزان مستحکم یافت رو بجانب دره های فارس نهاد و آنجا را به قلمرو خویش پیوست. چیش پش کشور خود را میان دو پسرش که یکی آریارمنه و دیگری کوروش نام داشت بخش کرد. داریوش بزرگ در سنگ نبشتۀ بهستان (بیستون) از وی چنین یاد میکند: داریوش پسر ویشتاسب (گشتاسب) پسر آرشام پسرآریارمنه پسر چیش پش پسر هخامنش. پس از چیش پش از اعقاب او کسانیکه به فرمانروائی رسیدند از اینقرارند:
چیش پش
اریارمنه
کوروش
ارشام
کمبوجیه
ویشتاسب
کوروش بزرگ
داریوش بزرگ
کمبوجیه (فاتح مصر)
لغت نامه دهخدا
از پیش، ازقبل
فرهنگ گویش مازندرانی
در برابر چشم در مقابل و پیش چشم
فرهنگ گویش مازندرانی
نادیده گرفتن
فرهنگ گویش مازندرانی